نتایج جستجوی عبارت «خلیل قانع مدرسه حبیب‌الله فرهمندی تیپ 55 هوابرد شیراز 10/8/1361 عملیات مسلم بن عقیل گردان قدس1 دشت عباس» در نوشته‌های دانشنامه دفاع مقدس:
نحوه شهادت شهید سرافراز
دانشنامه دفاع مقدس » آفندها و پدافندها » عمليات والفجر هشت »
همانگونه که گفته شد‌، بچه‌های گردان کمیل اعّم از غواصان و دیگر نیروهای رزمنده برای عبور از اروند و شکستن خط دشمن دچار مشکلات جدی و زیادی شدند. ‌سردار شهید علی اصغر سرافراز وقتی این صحنه را مشاهده می‌کند‌، نمی‌تواند شاهد این وضعیت باشد و احساس می‌کند‌، خود شخصا" باید روی آب ‌ برود و عملیات را از نزدیک فرماندهی کند‌. علی‌رغم سرماخوردگی شدید‌، خود شخصا" بهمراه ارکان گردان وارد صحنه نبرد می‌شود. آقای کاظم رضایی که قبلا"...
استفاده دولتی ممنوع
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و شوخ طبعيها » شوخي ها و لطيفه ها »
یکی از رزمندگان جمعی گردان، بنام آقای محسن خوشبخت، که اهل داراب بودند. موتور‌سیکلت شخصی خود را به گردان آورده بود‌. هر کدام از بچه‌ها‌ که جایی کار داشتند، به او می‌گفتند: محسن موتورت را بده تا بروم‌ فلان جا و برگردم. آنقدر موتور ایشان را بچه‌ها استفاده کردند تا اینکه او مجبور شد روی آن بنویسد‌: "‌استفاده دولتی ممنوع‌"‌.  ...
شهدا سال 61 -زندگینامه شهید محمدرضا خازن
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد محمدرضا خازن »
فراموش نکنیم که آسایش و آرامشی که امروز نصیب ما شده است، مرهون استقامت و فداکاری سرو قامتانی است که در مقابل ظلم و ستم خم نگشتند و... سال 1335 در شهرستان نی‌ریز در میان خانواده‌ای متدین، کودکی چشم به جهان گشود که نام زیبای محمدرضا را برای او برگزیدند. با گذر زمان، بازیهای کودکانه را کنار گذاشت و به شوق فراگرفتن علم، کیف بدست گرفته و بسمت مدرسه راهی شد. دوره ابتدایی را سپری و متوسطه را در...
شهدا سال 64 -زندگینامه شهید سید مهدی افسر
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد سيد مهدي افسر »
یاد پدر، یاد خوبیهاست، راه پدر راه ماندگاری است. تا دنیا باقی است او و راه پررهروش هم باقی است. معلم شهید سید مهدی افسر در آبان ماه سال 1322 در روستای قطرویه، از توابع شهرستان نی‌ریز در خانه سیدی از سادات آل‌رسول(ص) پا به عرصه هستی نهاد. با گذشت روزها یکی پس از دیگری، آثار تفکر و عشق به اسلام در سیمای کودکانه‌اش متجلی می‌شد. نورانیت چهره، صفای باطن و علاقه به قرآن، مسلمان زیستن فردایش را نوید...
زندگینامه جانباز و آزاده چراغعلی مرادی نگهداری
دانشنامه دفاع مقدس » زندگينامه و آثار مکتوب آزادگان »
چراغعلی مرادی نگهداری فرزند خدامراد، سال 1345 در خانواده‌ای مذهبی، متدین و کشاورز در یکی از روستاهای بخش آباده طشک بنام کوشکک بدنیا آمد. دوران تحصیلات ابتدائی را در دبستان شهاب کوشکک با موفقیت گذراند. پس از پایان دوره ابتدائی بعلت نبودن مدرسه راهنمائی در روستا و مشغله کاری و مشکلات زندگی ترک تحصیل کرده و به کمک پدرش در امر کشاورزی پرداخت. در خرداد ماه سال 1363 برای اولین بار به جبهه اعزام گردید. به مدت سه...
به یاد شهید ابوالقاسم امین پور
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ » شهيد ابوالقاسم امين پور »
شد امین پور امین‌تقدیم قرآن‌حجه الله شد به گلزار شهادت لاله نعمان شکوفا بازدرصحن‌چمن‌شدغنچه‌خندان شکوفا شدامین‌پورامین تقدیم قرآن حجه الله بازدریای‌شهادت‌موج زدموجی خروشان آفرین‌براین‌خروش‌وجوشش‌ودریای ایمان شد امین پور امین‌تقدیم قرآن‌حجه الله عاقبت درراه ایمان‌جان‌شیرین‌کرد قربان با همه همت‌براه حق شتابان‌شد شتابان شد امین‌پور امین تقدیم قرآن حجه الله دید چون اسلام وقرآن‌درخطرازجا برآمد مرحبا برکوه ایمانش‌که‌وی را سنگر آمد شد امین‌پور امین تقدیم قرآن حجه الله خواندچون‌ازمکتب‌والای‌خوددرس شهادت درره قرآن بخون‌غلطان‌شدن بهتر سعادت شد امین‌پور امین تقدیم قرآن...
سخنان شهید سرافراز در صبحگاه تاریخ 20/11/1364
دانشنامه دفاع مقدس » آفندها و پدافندها » عمليات والفجر هشت »
صبحگاه روز 20/11/1364 آخرین صبحگاه مشترک دلاور مردان گردان کمیل با حضور سردار شهید علی اصغر سرافراز بود‌. عزیزانی که در آن صبحگاه حضور داشتند‌‌، از سخنان دلنشین و‌ الهی او مرتبا" می‌گویند. هنوز در گوش آنان آوای ملکوتی او می‌پیچد که از بی وفایی دنیا و دل نبستن به آن می‌گفت. از رشادتهای امام حسین‌(ع) و خاندان پاک و یارانش یاد می‌کرد‌. او که خود همه تعلقات دنیوی را کنار گذاشته بود و عاشقانه به سوی معبود...
اهدای زیور آلات به جبهه
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و بانوان »
یکی از ابعاد حضور خواهران و مشارکت آنان در جنگ اهدای زیور آلات به رزمندگان بود.آقای غلامرضا کاویانی که مسئولیت جمع آوری هدایای مردمی را از طرف ستاد پشتیبانی جنگ بعهده داشته است می گوید: (4-KAVIANI-7) " ما در این مورد که می‌توانیم زیور آلات را هم بعنوان کمک به جبهه جمع آوری نمود تجربه ای نداشتیم. در عاشورای سال 1360 برخی از برادران خوش ذوق از جمله شهید حمید کیوانی زحمت کشیدند و یک ماکت بزرگ از قدس...
قلپ قلپ قمقمه
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و شوخ طبعيها » شوخي ها و لطيفه ها »
در شب عملیات خیبر، اسفندماه 1362، در منطقه پشت دژ بعد از حدود هفت کیلومتر راهپیمائی، نیروهای گردان به پشت میدان مین دشمن می‌رسند. شهید سعید بیگی رو به آقای جواد مبین کرده و می‌پرسد: جواد قمقمه‌ات آب دارد؟ جواد در پاسخ می‌گوید: بله. می گوید: بده تا من کمی بخورم. جواد مبین از او می‌پرسد. مگر خودت قمقمه نداری؟ سعید در پاسخ جواب می‌دهد: دارم ولی اگر آب از قمقمه خودم بخورم نصفه می‌شود و موقعی که...
وای چشمم وای چشمم
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و شوخ طبعيها » شوخي ها و لطيفه ها »
در جریان عملیات کربلای 10 که گردان کمیل بمباران شد. یکی از برادران که نسبتا" هم آدم سنگین وزنی بود، بر اثر بمباران شدیدا" مجروح شده و از ناحیه پای راست آسیب دید. داد می‌زد که وای پام وای پام! در کنار دستش یک برادری که جثه ضعیف‌تری داشت فریاد می‌زد: وای چشمم! وای چشمم! در حالیکه مشکلی نداشت و مجروح نشده بود. از او سئوال کرده بودند، چرا فریاد‌ می‌زدی وای چشمم؟ گفته بود برای اینکه فلانی...